رسيده عيد ودلها شاد وخرم
همه در فكر ديدارند باهم
همه آماده اند سفره بچينند
به فكر سفره هاي هفت سينند
منم در سفره دارم هفت سين را
ولي توأم شده با داغ زهرا
بود سين نخستين سيلي كين
به روي مادرم با دست سنگين
ببين بر سفره سين دومم را
كه سويي نيست در چشمان زهرا
بگويم سين سوم تابسوزي
كه مادر سوخت بين كينه توزي
ازين ماتم دل حيدر غمين است
كه سين چهارمم سقط جنين است
به روي سفره سين پنجم اين است
سر سجاده اش زينب حزين است
شده سفره پر از اشك شبانه
ششم سين مانده سوت و كور خانه
چه گويم اي عزيزاز سين آخر
بود آن سينه ي مجروح مادر
نظرات شما عزیزان: